10 فیلم ماندگار سینما که برای درک نظریه مونتاژ باید ببینید

به گزارش اردکان خبر، نظریه مونتاژ. یکی از مباحث اصلی و مهم در کلاس های آکادمیک مطالعات سینما. تعریفش این است که کنار هم قرار دریافت تصاویر و سکانس های مختلف از طریق تدوین، می تواند چنان معنایی را در ذهن ایجاد کند که فراتر از آن چیزی است که به شکل بصری قابل ارائه است. سنگ بنای این نظریه توسط فیلم سازان شوروی سابق در دهه 1920 گذاشته شد. افرادی که در پی اعمال فلسفه جدید کشورشان (دیالکتیسم) به هنر تازه پا گرفته سینما بودند. نظریه مونتاژ از آن موقع تا به امروز توانسته است تا راه خودش را در هالیوود و سینمای سایر کشور ها پیدا کند. بسیاری از فیلم سازان این تئوری را به نفع خود تغییر دادند و از آن در خلق جلوه های شگفت انگیز بهره دریافتد. در این فهرست با فیلم هایی آشنا می شویم که می توانند ظرفیت این نظریه و تأثیر چشمگیر آن بر سینما را به خوبی نشان دهند.

10 فیلم ماندگار سینما که برای درک نظریه مونتاژ باید ببینید

با ما همراه باشید و درباره وبلاگ رفیق بیشتر بدانید.

  • 16 فیلم کمدی اکشن برتر که هم اکنون می توانید تماشا کنید

1. مادام بوده خندان (The Smiling Madam Beudet)

  • محصول: 1923
  • کارگردان: ژرمن دولاک
  • بازیگران: ژرمن درموز، الکساندر آرکوئیلر
  • امتیاز متاکریتیک: ـ
  • امتیاز راتن تومیتوز: 72 از 100

یکی از اولین فیلم سازان فمینیست یعنی ژرمن دولاک که در نگارش نظریه فیلم هم نقش دارد، یک بار این چنین استدلال نموده بود که معنا و مفهوم فیلم هم درون سکانس و هم مابین آن ها خود را نشان می دهد. او که بیشتر با جریان امپرسیونیم و سورئالیسم هم سو بود، فیلم هایش از طرفی، از تدوین بهره دریافتد تا ذات درونی کاراکتر را شکل دهند.

یکی از مثال های عالی از مونتاژ های اولیه سینما را می توان در مادام بوده خندان پیدا کرد، نمایشی 40 دقیقه ای از شخصیتی به همین نام در خلال ازدواج ملال انگیزش. در حالی که چندین سکانس، افکار و احساسات او را نشان می دهد، شوهرش از او می پرسد که آیا می خواهد به اجرای اپرا برود و تماشاگر، تجسم مادام بوده از مردانی را می بیند که لباس مضحکی به تن نموده اند و زنی را احاطه نموده اند و برایش آواز می خوانند. حتی این ترکیب به ظاهر خنده دار در حقیقت نمایشی از مرد سالاری ظالمانه است. دولاک استفاده از این روش تدوین را در ادامه هم به کار می گیرد. داخل محدوده خانه، نماهای نزدیک از اشیا به مانند ساعت و گل ها که به چیزی بیش از جزئیاتی عادی تبدیل می شود و معنایی عمیق از کشمکش قهرمان زن داستان را نشان می دهد. گرچه این فیلم مثالی عینی از تکنیک موتتاژ نیست، کار دولاک در مادام بوده، پیشرفت تدوین در فیلم داستانی و چگونگی استفاده از این تکنیک برای ایجاد تأثیر هنری و فلسفی را نشان می دهد.

2. رزم ناو پوتمکین (Battleship Potemkin)

  • محصول: 1925
  • کارگردان: سرگئی آیزنشتاین
  • بازیگران: السکاندر آنتونف، گریگوری آلکساندروف و …
  • امتیاز متاکریتیک: 97 از 100
  • امتیاز راتن تومیتوز: 100 از 100

به عنوان مروج اصلی نظریه مونتاژ، سرگئی آیزنشتاین آن چیزی را که به دیگران توصیه می کرد، در فیلم های خود هم به کار گرفت. فیلم اکتبر: 10 روزی که جهان را تکان داد از این کارگردان روسی، به زیبایی آن چه را که او مونتاژ روشنفکرانه می نامد، دنبال می نماید؛ به معنی تدوینی که مخاطب را به جای داشتن احساسات، به تفکر وا می دارد. این مونتاژ، سکانس هایی از مجسمه های معبود های مختلف از فرهنگ های مختلف را نشان می دهد و اندیشه وجود خدا را با این عبارت یعنی برای خدا و وطن آنالیز و تحقیق می نماید. با این حال، مونتاژ عاطفی در رزم ناو پوتمکین که در آن سربازان اقدام به قتل عام شهفرایندان بی دفاع و غیرمسلحی می نمایند که در حال تظاهرات در پلکان اودسا هستند، به خاطر ترسی که بر می انگیزد، در تاریخ سینما ماندگار شده است.

سکانس هایی از مردمی که فرار می نمایند، فریاد می زنند، می میرند و عزاداری می نمایند، لحظه ای مشترک از رنجی که می کشند، سبب می شود تا زمان و مکان فرو بپاشد به رغم اینکه خشونت بسیار کمی به تصویر کشیده می شود. برای مثال، در یکی از صحنه ها، سربازان به زنی از ناحیه چشم شلیک می نمایند. تأثیر این اتفاق هیچ گاه به صورت عینی نمایان نمی شود اما قبل و بعد از اصابت گلوله، وقنی که زن جیغ می کشد و خون از صورت و عینک شکسته اش به پایین سرازیر می شود، با صحنه های دیگری از وحشت تدوین شده است که در ذهن نقش می بندد. افراد زیادی به سکانس پلکان اودسا و لحظه معروفی که در آن بچه ای در کالسکه اش به سرعت به سمت پایین می رود و از مادر خود که جانش را از دست داده است، دور می شود، ادای احترام نموده اند از جمله برایان دی پالما در فیلم تسخیر ناپذیران محصول سال 1987.

3. مردی با دوربین فیلم برداری (Man with a Movie Camera)

  • محصول: 1929
  • کارگردان: ژیگا ورتوف
  • بازیگران: ـ
  • امتیاز متاکریتیک: ـ
  • امتیاز راتن تومیتوز: 97 از 100

این فیلم مستند که توسط ژیگا ورتوف کارگردانی شده و همسرش الیزاوتا اسویلوا آن را تدوین نموده است، نمایشی مسحور نماینده از شهری در شوروی سابق و ساکنانش را به تصویر می کشد که هیچ داستانی از آن در مونتاژ وجود ندارد. نزدیک اوایل فیلم، زنی بیدار می شود و صورتش را می شورد. او چشمانش را باز می نماید و بعد از آن فیلم به به صحنه بازشدن کرکره پنجره می رود و سپس به خود دوربین بر می شود در حالی که لنز دوربین روی گل ها فوکوس نموده است.

بقیه کنار هم قرار دریافت سکانس ها به شکل سیاهی کمدی هستند. برای مثال در سکانسی، زوجی که به تازگی ازدواج نموده اند با خوشحالی در حال امضای اسناد مرتبط در دفتر ازدواج هستند. سکانس بعدی زوج دیگری را نشان می دهد که در حال امضای برگه طلاق خود در همان مکان هستند. اکنون بعد از گذشت نزدیک به یک قرن، وقتی که صحبت از تدوین و چگونگی خلق بار معنایی و روایت اثر به میان می آید، مردی با دوربین فیلم برداری همچنان به عنوان یکی از نوآورانه ترین فیلم ها در تاریخ سینما شناخته می شود.

4. روانی (Psycho)

  • محصول: 1960
  • کارگردان: آلفرد هیچکاک
  • بازیگران: آنتونی پرکینز، ورا مایلز، جان گوین، مارتین بالسام و …
  • امتیاز متاکریتیک: 97 از 100
  • امتیاز راتن تومیتوز: 96 از 100

به مانند سکانس پلکان اودسا در فیلم رزم ناو پوتمکین، صحنه حمام در فیلم روانی به خاطر خشونت مثال زدنی اش معروف شده است گرچه به لطف قدرت تکنیک مونتاژ، خشونت به میزان کمی به تصویرکشیده شده است. صحنه از جایی شروع می شود که شخصیت زن اصلی داستان یعنی ماریون کرین (با بازی جنت لی) در حال دوش دریافت در اتاق خود است که ناگهان متجاوزی که ماسک به چهره دارد، پرده را عقب می کشد و چاقوی خود را بیرون می آورد. وقتی این سکانس با موسیقی متن فراموش نشدنی و تند و تیز و صدای ناهنجار ساز ویولون همراه می شود و کات هایی سریع از صحنه ها که در آن چاقوی درخشان و برنده و چهره وحشت زده لی و بدن عریانش حضور دارد، خشونت چاقوزدن شبیه سازی می شود.

هیچکاک توانست با به کارگیری مونتاژ سریع در برداشت هایی طولانی از چشمان ماریون مرده و خونی که به آرامی به پایین می چکد، از قدرت این تکنیک به نحو احسن بهره ببرد و تماشاگران را مجبور کند تا در آن چیزی که می بینند، فرو بفرایند و این امر باعث می شود تا فیلم روانی به عنوان یکی از آثار کلاسیک ژانر ترس شناخته شود.

5. پدرخوانده (The Godfather)

  • محصول: 1972
  • کارگردان: فرانسیس فورد کوپولا
  • بازیگران: مارلون براندو، آل پاچینو، جیمز کان، رابرت دووال، دایان کیتن و …
  • امتیاز متاکریتیک: 100 از 100
  • امتیاز راتن تومیتوز: 97 از 100

سکانسی که به اندازه پلکان اودسا یا سکانس استحمام از فیلم روانی مشهور است، صحنه غسل تعمید از فیلم پدرخوانده به کارگردانی فرانسیس فورد کوپولاست که همچنان به عنوان یکی از مثال های برتر و اصلی نظریه مونتاژ که در مدرسه فیلم سازی مطرح می شود، باقی مانده است. در این سکانس، ضدقهرمان داستان یعنی مایکل کورلئونه به مراسم غسل تعمید خواهرزاده خود می رود و به شکلی رسمی با برائت از شیطان به پدر خوانده او تبدیل می شود. اما از سوی دیگر و هم زمان با این مراسم، زیردستان او به در حال اجرا چندین قتل به دستور او هستند.

تدوین این فیلم پا را فراتر از جایگزین کردن سکانس ها می گذارد گرچه هم زمان این روش هم در حال اجراست. با این حال، این کنار هم قراردریافت سکانس های مختلف، به ارتباط بین مذهب و دسته خلافکاران سر و شکلی می دهد که هر دوی این ها، بخشی از هویت، خانواده و فرهنگ و زندگی مایکل است. با این حال غسل تعمید واقعی مربوط به بچه نیست بلکه خود مایکل است که به نوعی با قبول نقش خود در مافیا، در این آیین مذهبی شرکت می نماید. بار دیگر، سبک مونتاژی تدوین، معنی عمیقی را در هر دو سکانس خلق می نماید (قتل ها و غسل تعمید) به جای اینکه تنها یک سکانس را به تصویر بکشد.

6. راکی (Rocky)

  • محصول: 1976
  • کارگردان: جان جی. آویلدسن
  • بازیگران: سیلوستر استالونه، تالیا شایر، برت یانگ و …
  • امتیاز متاکریتیک: 70 از 100
  • امتیاز راتن تومیتوز: 92 از 100

مونتاژ سکانس های تمرینات ورزشی که به زیبایی و با شوخی در انیمیشن تیم آمریکا: پلیس جهانی محصول 2004 از آن یاد شده است، به یکی از اجزای اساسی و مهم فیلم های هالیوودی بدل شده است. متن آهنگ این انیمیشن به نحوه استفاده از این تکنیک اشاره می نماید: چیز های زیادی که در آن واحد اتفاق می افتد، همه را یکجا نشان بده و به همه یادآوری کن که چه خبر است و با هر صحنه، فرایند پیش رو را اندکی بهبود ببخش تا بفهمانی که نشان دادن همه این ها خیلی طول می کشد و به این می گویند مونتاژ. اما مونتاژ تمرینات ورزشی و همه این داستان ها با فیلم راکی شروع شد. وقتی که او با لباس خاکستری رنگ نمادینش و با آهنگ کلاسیک می خوام الان پرواز کنم بیل کانتی و در محله طبقه کارگری فیلادلفیا، دوید، بوکس کار کرد و شنای سوئدی انجام داد.

این سکانس یقینا ایدئولوژی رویای آمریکایی را تقویت می نماید که می گوید سخت کارکردن، همه آن چیزی است که با آن می توان بر فقر غلبه کرد اما لعنت بر این اگر این سکانس انگیزشی نباشد وقتی که سیلوستر استالونه از پله ها بالا می رود تا به موزه هنر فیلادلفیا برسد و در حالی که به شهر نگاه می نماید، فاتحانه دست خود را بالا می برد. گرچه این سکانس به اندازه ی سایر سکانس های موجود در این فهرست آوانگارد نیست، مونتاژ سکانس های تمرینات ورزشی نقش زمان را در هم می شکند و از کنار هم قراردادن سکانس های مختلف استفاده می نماید تا معنی عمیق تری به آن ببخشد به جای آنکه فقط به تک تک صحنه ها بپردازد و با این روش، عزم استوار، کوشش و خودسازی قهرمان داستان را نشان می دهد. فیلم سازی هوشمندانه ای مثل این یاری کرد تا فیلم راکی به موفقیتی دور از انتظار دست یابد و در زمزه فیلم های کلاسیک سینمای آمریکا قرار گیرد.

7. فرشتگان مقرب (Archangel)

  • محصول: 1990
  • کارگردان: گای مدین
  • بازیگران: کایل مک کالوک، مایکل گاتلی و …
  • امتیاز متاکریتیک: 68 از 100
  • امتیاز راتن تومیتوز: 75 از 100

نویسنده و کارگردان کانادایی، گای مدین که هم اکنون ارتباط نزدیکی با شرکت کرایتریون دارد و با این شرکت توضیع نماینده در حال همکاری است، تأثیر زیادی از فیلم های صامت گرفته است و عشق و علاقه او به نخستین فیلم های سینمای شوروی سابق و مونتاژ شده غیر قابل انکار است. فیلم فرشتگان مقرب به کارگردانی او (که نام این فیلم صورت انگلیسی شده شهری در کشور روسیه به نام آرخانگلسک است) حکایتی سورئال از عشق را در میانه جنگ جهانی اول بازگو می نماید.

این فیلم در حالی با مونتاژ شروع می شود که راوی داستان به طبیعت عشق که با تصاویری از خانواده ها (والدین، بچه ها، بچه ها و یک سگ) همراه شده است، می اندیشد. سپس به عاشقان قبل از اینکه سراغ قدرت مخرب حب نفس و غرور برود که با تصاویری از جنگ و تخریب (آتش، کلاه های جنگی و یک نقاشی که چاقویی به آن اصابت نموده است) به تصویر کشیده شده است و در سرانجام جوخه ی تیراندازی که به پسری جوان شلیک می نماید. با این شیوه ی مونتاژ، مدین اشاره ای به منابع الهام خود می نماید از جمله سرگئی آیزنشاتین. در حالی که فضایی سورئال اما جدی را در این فیلم ایجاد می نماید، فیلمی که در نوع خود منحصر به فرد است.

8. مرثیه ای برای یک رویا (Requiem for a Dream)

  • محصول: 2000
  • کارگردان: دارن آرونوفسکی
  • بازیگران: الن برستین، جرد لتو، جنیفر کانلی، مارلون وینز
  • امتیاز متاکریتیک: 68 از 100
  • امتیاز راتن تومیتوز: 79 از 100

مرثیه ای برای یک رویا که دومین فیلم آرونوفسکی و یکی از برترین فیلم های او محسوب می شود، تکنیکی را به تصویر می کشد که آرونوفسکی از آن به عنوان هیپ هاپ مونتاژ یاد می نماید که در آن ریتم، نحوه کنار هم قرار دریافت سکانس ها را معین می نماید. وقتی که شخصیت های فیلم شروع به مصرف مواد مخدر می نمایند، آرونوفسکی سریعا مابین این سکانس ها با نمایی بسیار نزدیک کات می دهد. گشادشدن مردمک چشم، سلول هایی که منبسط می شوند، مچی که باز و بسته می شود، شیشه قرصی که درش باز می شود، نوری که سوسو می زند و سرنگی که پر می شود و چیزهایی از این دست که همگی یاری می نماید تا در این فضای وهم آلود و تاریک غرق شوید.

استفاده این چنینی از مونتاژ احساسی، عطش فرد معتاد به مصرف به مواد مخدر و هجوم به سمت این مواد را برای مخاطبی شبیه سازی می نماید که در واقع هیچ تجربه ای از این شرایط ندارد. با سکانس هایی که درست در یک قدمی چشمان شماست و انگار به شما وصل شده است که هم وحشت آور و هم هیجان انگیز است. گرچه این شیوه مونتاژ از تدوین بسیاری از فیلم های متداول هالیوودی هنرمندانه تر است، اما این تکنیک تدوین و استفاده از گام های سریع، با شروع هزاره جدید و محبوبیت فیلم هایی مثل هویت بورن محصول سال 2002 به امری متداول تبدیل شده است.

9. خانواده اشرافی تننبام (The Royal Tenenbaums)

  • محصول: 2001
  • کارگردان: وس اندرسون
  • بازیگران: دنی گلاور، جن هکمن، آنجلیکا هیوستون، گوئینت پالترو و …
  • امتیاز متاکریتیک: 76 از 100
  • امتیاز راتن تومیتوز: 81 از 100

در اولین فیلم موفقش، وس اندرسون تنوع مختلفی از روش های تدوین را به کار گرفته است که با میزانسن مختص او همراه شده است تا داستان خانواده ای را روایت کند که در عین خوش ذوق بودن، عجیب و غیرمتعارف است. این مونتاژ زمانی سرگرم نماینده می شود که رالی سنت کلیر (با بازی بیل ماری) پفراینده یک کارگاه خصوصی درباره زنش مارگو (با بازی گوئینت پالترو) و گذشته پر فراز و نشیبش را می بیند. سکانس های کوتاهی که از نظر زمانی به هم واسبته اند، همسر او را در حالی نشان می دهد که در دوازده سالگی سیگار می کشد، در 14 سالگی از مدرسه شبانه روزی فرار می نماید و با گروهی از افراد مختلف از پاریس تا پاپوا گینه نو وارد رابطه می شود و عاشقشان می شود. با این حال، مونتاژ بهتر در سرانجام فیلم و هنگامی که ریچی تننبام (با بازی لوک ویلسون) اقدام به خودکشی می نماید، اتفاق می افتد.

این فیلم با یک سری کات های پرشی شروع می شود. ریچی در حالی نشان داده می شود که با روش خاصی مویش را می زند و ریشش را اصلاح می نماید و این سکانس به مونتاژی از آخرین افکار زودگذر او می رود (شاهین او، زمان کودکی اش و مادرش که کیک تولد او را در دستش نگه داشته است و در نهایت مارگو که به آرامی به سمت او می آید) و از طرفی او در حال بریدن مچ خود است. همه ی این ها که با آهنگ دلهره آوری از الیوت اسمیت با نام سوزنی در یونجه همراه شده است، احساسات و انگیزه های او برای اعمال هولناک و بدش را نشان می دهد. مشابه دولاک، اندرسون هم به شکی استادانه از مونتاژ برای ساخت عمیق شخصیت بهره می گیرد که برای فیلمی که گروه بازیگری این چنین عظیم و صاحب نامی دارد، امری حیاتی و مهم است و داستان عجیبش را بر مبنای ترحم بنا می گذارد.

10. بالا (Up)

  • محصول: 2009
  • کارگردان: پیت داکتر
  • صداپیشگان: اد اسنر، کریستوفر پلامر، جردن ناگای
  • امتیاز متاکریتیک: 88 از 100
  • امتیاز راتن تومیتوز: 98 از 100

مشابه فیلم راکی، مونتاژ ابتدایی در این فیلم که ما شاهد همراهی کارل و الی در طول زندگی مشترکشان هستیم، گذر زمان را از بین می برد و از سوی دیگر شخصیتی را ایجاد می نماید و کشمکش داستان را شکل می دهد. بنابر دلایل متعدد و برخلاف آرزویی که در دلشان داشتند و می خواستند به ماجراجویی دور و درازی بفرایند، کارل و الی نتوانستند به سفر بفرایند. وقتی که مونتاژ به سرانجام می رسد و داستان فیلم سر و شکلی واقعی به خود می گیرد و شروع می شود، کارل تنهاست و ناراضی و ناامید از تحقق نیافتن رویایی است که روزی خیال آن را در سرش داشت. درخشش و تأثیر این مونتاژ در سادگی و قدرتش نهفته است.

در حالی که به اندازه ای ساده است تا مخاطب هدف یعنی بچه ها سر از داستان دربیاورند، سکانس های مونتاژ شده حقیقتا تکان دهنده است و اغلب اوقات در بین غم انگیزترین سکانس های انیمیشن های پیکسار قرار می گیرد. قصه گویی و فیلم سازی هوشمندانه ای به مانند این توانسته است تا انیمیشن های پیکسار را به صندلی بلندمرتبه کنونی برساند تا نشان دهد که هنر و منفعت اقتصادی از فروش در گیشه مقابل هم نیستند.

منبع: Taste of Cinema

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 15 تیر 1400 بروزرسانی: 15 تیر 1400 گردآورنده: ardakankhabar.ir شناسه مطلب: 749

به "10 فیلم ماندگار سینما که برای درک نظریه مونتاژ باید ببینید" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "10 فیلم ماندگار سینما که برای درک نظریه مونتاژ باید ببینید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید